جدول جو
جدول جو

معنی ام حمارش - جستجوی لغت در جدول جو

ام حمارش(اُمْ مِ ؟)
جانوری است کوچک با پاهای بسیار. (از المرصع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مِ عُ رَ)
نسیبه. دختر کعب بن عمرو بن عوف مازنی انصاری. اززنان صحابی و از زنان دلاور بود. رجوع به اعلام زرکلی ج 3 ص 1098 و الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 261 شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ عَمْ ما)
سلیمی، معشوقۀ جحدربن مالک. از شاعران عرب صدر اسلام و زنی شاعر بوده است. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 228 و جامعالشواهد شود، داهیه. (المرصع). گویند: وقعوا فی ام فار، در داهیه واقع شدند. (از المرصع). در المرصع با الف و لام یعنی ام الفار نیز آمده
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ عَ)
مار. (از المرصع) ، دنیا. (از المرصع). ام الغول با الف و لام نیز در المرصع آمده
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ حُ)
ناقه. (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ حَ)
عقاب. (ناظم الاطباء) (المرصع)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ حُ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان اهواز با 75 تن سکنه. آب آن از چاه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا